لوگوی قرار سبز
ابوالقاسم کریمی

گردآوری داستان کوتاه آموزنده-8

من دکتر متخصص اطفال هستم. سالها قبل چکی از بانک نقد کردم و بیرون آمدم. کنار بانک، دست‌فروشی بساط باطری، ساعت، فیلم عکاسی و اجناس دیگری پهن کرده بود. دیدم مقداری هم سکه دو ریالی در بساطش ریخته است. آن زمان تلفن‌های عمومی با سکه‌های دو ریالی کار می‌کردند. جلو رفتم یک تومان به او دادم و گفتم: «دو زاری بده.» او با خوش‌رویی پولم را با دو سکه بهم پس داد و گفت: «این‌ها صلواتی است.» گفتم: «یعنی چه؟» گفت: «برای سلامتی خودت صلوات بفرست» و سپس به نوشته روی میزش اشاره کرد: «دو ریالی صلواتی موجود است.» باورم نشد، ولی چند نفر دیگر هم مراجعه کردند و به آنها هم همین را گفت. گفتم: «مگر چقدر درآمد داری که این همه دو ریالی مجانی می‌دهی؟» با کمال سادگی گفت: «۲۰۰ تومان، که ۵۰ تومان آن را در راه خدا و برای این که کار مردم راه بیفتد دو ریالی می‌گیرم و صلواتی می‌دهم.» مثل اینکه سیم برق به بدنم وصل کردند. بعد از یک عمر که برای پول دویدم و حرص زدم، دیدم این دست فروش از من خوش‌بخت‌تر است که یک چهارم از مالش را برای خدا می‌دهد. در صورتی که من تاکنون به جرأت می‌توانم بگویم یک قدم به راه خدا نرفتم و یک مریض مجانی نیز نپذیرفتم. احساساتی شدم و دست کردم ده تومان به طرف او گرفتم. آن جوان با لبخندی مملو از صفا گفت: «برای خدا دادم که شما را خوشحال کنم.» این بار یک اسکناس صد تومانی به طرفش گرفتم و او باز همان حرفش را تکرار کرد. من که خیلی مغرور تشریف دارم مثل یخی در گرمای تابستان آب شدم. به او گفتم: «چه کاری می‌توانم برایت بکنم؟» گفت: «خیلی کارها آقا! شغل شما چیست؟» گفتم: «پزشکم.» گفت: «آقای دکتر شب‌های جمعه در مطب را باز کن و مریض صلواتی بپذیر. نمی‌دانید چقدر ثواب دارد!» صورتش را بوسیدم و در حالی که گریان شده بودم، خودم را درون اتومبیلم انداختم و به منزل رفتم. دگرگون شده بودم، ما کجا این‌ها کجا؟! از آن روز دادم تابلویی در اطاق انتظار مطبم نوشتند با این مضمون: «شبهای جمعه مریض صلواتی می‌پذیریم.» دوستان و آشنایان طعنه‌ام زدند، اما گفته‌های آن دست‌فروش در گوشم همیشه طنین‌انداز بود و این بیت سعدی: گفت باور نمی‌کردم که تو را بانگ مرغی چنین کند مدهوش گفت این شرط آدمیت نیست مرغ تسبیح‌گوی و ما خاموش

1090
1403/10/07
ابوالقاسم کریمی

گردآوری داستان کوتاه آموزنده-7

من دکتر متخصص اطفال هستم. سالها قبل چکی از بانک نقد کردم و بیرون آمدم. کنار بانک، دست‌فروشی بساط باطری، ساعت، فیلم عکاسی و اجناس دیگری پهن کرده بود. دیدم مقداری هم سکه دو ریالی در بساطش ریخته است. آن زمان تلفن‌های عمومی با سکه‌های دو ریالی کار می‌کردند. جلو رفتم یک تومان به او دادم و گفتم: «دو زاری بده.» او با خوش‌رویی پولم را با دو سکه بهم پس داد و گفت: «این‌ها صلواتی است.» گفتم: «یعنی چه؟» گفت: «برای سلامتی خودت صلوات بفرست» و سپس به نوشته روی میزش اشاره کرد: «دو ریالی صلواتی موجود است.» باورم نشد، ولی چند نفر دیگر هم مراجعه کردند و به آنها هم همین را گفت. گفتم: «مگر چقدر درآمد داری که این همه دو ریالی مجانی می‌دهی؟» با کمال سادگی گفت: «۲۰۰ تومان، که ۵۰ تومان آن را در راه خدا و برای این که کار مردم راه بیفتد دو ریالی می‌گیرم و صلواتی می‌دهم.» مثل اینکه سیم برق به بدنم وصل کردند. بعد از یک عمر که برای پول دویدم و حرص زدم، دیدم این دست فروش از من خوش‌بخت‌تر است که یک چهارم از مالش را برای خدا می‌دهد. در صورتی که من تاکنون به جرأت می‌توانم بگویم یک قدم به راه خدا نرفتم و یک مریض مجانی نیز نپذیرفتم. احساساتی شدم و دست کردم ده تومان به طرف او گرفتم. آن جوان با لبخندی مملو از صفا گفت: «برای خدا دادم که شما را خوشحال کنم.» این بار یک اسکناس صد تومانی به طرفش گرفتم و او باز همان حرفش را تکرار کرد. من که خیلی مغرور تشریف دارم مثل یخی در گرمای تابستان آب شدم. به او گفتم: «چه کاری می‌توانم برایت بکنم؟» گفت: «خیلی کارها آقا! شغل شما چیست؟» گفتم: «پزشکم.» گفت: «آقای دکتر شب‌های جمعه در مطب را باز کن و مریض صلواتی بپذیر. نمی‌دانید چقدر ثواب دارد!» صورتش را بوسیدم و در حالی که گریان شده بودم، خودم را درون اتومبیلم انداختم و به منزل رفتم. دگرگون شده بودم، ما کجا این‌ها کجا؟! از آن روز دادم تابلویی در اطاق انتظار مطبم نوشتند با این مضمون: «شبهای جمعه مریض صلواتی می‌پذیریم.» دوستان و آشنایان طعنه‌ام زدند، اما گفته‌های آن دست‌فروش در گوشم همیشه طنین‌انداز بود و این بیت سعدی: گفت باور نمی‌کردم که تو را بانگ مرغی چنین کند مدهوش گفت این شرط آدمیت نیست مرغ تسبیح‌گوی و ما خاموش

1091
1403/10/07
ابوالقاسم کریمی

گردآوری داستان کوتاه آموزنده-6

روزی از یک دکتر دعوت کردند تا در جمع معتادان به الکل سخنرانی کند. دکتر قصد داشت عملا به افراد حاضر در آن جمع نشان دهد که نوشیدن الکل برای سلامتی بسیار مضر و خطرناک است. او دو لیوان برداشت. در یکی از لیوان ها آب مقطر و در لیوان دومی الکل ریخت. سپس یک کرم خاکی را در لیوان آب مقطر انداخت. کرم آرام آرام شنا کرد و خود را به سطح آب رساند. آنگاه یک کرم خاکی دیگر داخل لیوان محتوی الکل خالص انداخت. کرم پیش روی همه تکه تکه شد. دکتر رو به جمعیت کرد و پرسید چه نتیجه‌ای می‌توانند از این آزمایش بگیرند. یکی از حضار جواب داد: «اگه الکل بخورید، کرم وارد معده شما نمی‌شود!» هنگامی که چیزی را، چه خوب و چه بد، باور داریم، سعی می‌کنیم به همه چیز از همان منظر نگاه کنیم. ما همان حرفی را می‌شنویم که خواهان شنیدنش هستیم و بر همان اساس نیز استنباط می‌کنیم، تا اینکه شکل عادت به خود بگیرد. مهم آن است که برای اتخاذ تصمیم عاقلانه، بر تمامی زوایای یک رخداد دقیق شویم.

1084
1403/10/07
ابوالقاسم کریمی

گردآوری داستان کوتاه آموزنده-5

چوپانی گله را به صحرا برد و به درخت گردوی تنومندی رسید. از آن بالا رفت و به چیدن گردو مشغول شد كه ناگهان گردباد سختی در گرفت. خواست فرود آید، ترسید. باد شاخه‌ای را كه چوپان روی آن بود به این طرف و آن طرف می‌برد. دید نزدیك است كه بیفتد و دست و پایش بشكند. مستاصل شد و صوتش را رو به بالا کرد و گفت: «ای خدا گله‌ام نذر تو برای اینکه از درخت سالم پایین بیایم.» قدری باد ساكت شد و چوپان به شاخه قوی‌تری دست زد و جای پایی پیدا كرد و خود را محكم گرفت. گفت: «ای خدا راضی نمی‌شوی كه زن و بچه من بیچاره از تنگی و خواری بمیرند و تو همه گله را صاحب شوی. نصف گله را به تو می‌دهم و نصفی هم برای خودم.» قدری پایین‌تر آمد. وقتی كه نزدیك تنه درخت رسید گفت: «ای خدا نصف گله را چطور نگهداری می‌كنی؟ آنها را خودم نگهداری می‌كنم در عوض كشك و پشم نصف گله را به تو می‌دهم.» وقتی كمی پایین‌تر آمد گفت: «بالاخره چوپان هم كه بی‌مزد نمی‌شود. كشكش مال تو، پشمش مال من به عنوان دستمزد.» وقتی باقی تنه را سُرخورد و پایش به زمین رسید نگاهی به آسمان کرد و گفت: «چه كشكی چه پشمی؟ ما از هول خودمان یك غلطی كردیم. غلط زیادی كه جریمه ندارد.» در زندگی شما چند بار این حکایت پیش آمده است؟!

1090
1403/10/07
ابوالقاسم کریمی

گردآوری داستان کوتاه آموزنده-4

ساعت حدود شش صبح در فرودگاه به همراه دو نفر از دوستانم منتظر اعلام پرواز بودیم. پسرکی حدوداً هفت ساله جلو آمد و گفت: واکس می‌خواهی؟ کفشم واکس نیاز نداشت، اما از روی دلسوزی گفتم: «بله.» به چابکی یک جفت دمپایی جلوی پاهایم گذاشت و کفش ها را درآورد. به دقت گردگیری کرد، قوطی واکسش را با دقت باز کرد، بندهای کفش را درآورد تا کثیف نشود و آرام آرام شروع کرد کفش را به واکس آغشتن. آنقدر دقت داشت که گویی روی بوم رنگ روغن می‌مالد. وقتی کفش‌ها را حسابی واکسی کرد، با برس مویی شروع کرد به پرداخت کردن واکس. کفش‌ها برق افتاد. در آخر هم با یک پارچه، حسابی کفش را صیقلی کرد. گفت: «مطمئن باش که نه جورابت و نه شلوارت واکسی نمی‌شود.» در مدتی که کار می‌کرد با خودم فکر می‌کردم که این بچه با این سن، در این ساعت صبح چقدر تلاش می‌کند! کارش که تمام شد، کفش‌ها را بند کرد و جلوی پای من گذاشت. کفش‌ها را پوشیدم و بندها را بستم. او هم وسایلش را جمع کرد و مؤدب ایستاد. گفتم: «چقدر تقدیم کنم؟» گفت: «امروز تو اولین مشتری من هستی، هر چه بدهی، خدا برکت.» گفتم: «بگو چقدر؟» گفت: «تا حالا هیچ وقت به مشتری اول قیمت نگفتم.» گفتم: «هر چه بدهم قبول است؟» گفت: «یا علی.» با خودم فکر کردم که او را امتحان کنم. از جیبم یک پانصد تومانی درآوردم و به او دادم. شک نداشتم که با دیدن پانصد تومانی اعتراض خواهد کرد و من با این حرکت هوشمندانه به او درسی خواهم داد که دیگر نگوید هر چه دادی قبول. در کمال تعجب پول را گرفت و به پیشانی‌اش زد و توی جیبش گذاشت، تشکر کرد و کیفش را برداشت که برود. سریع اسکناسی ده هزار تومانی از جیب درآوردم که به او بدهم. گردن افراشته‌اش را به سمت بالا برگرداند و نگاهی به من انداخت و گفت: «من گفتم هر چه دادی قبول.» گفتم: «بله می‌دانم، می‌خواستم امتحانت کنم!» نگاهی بزرگوارانه به من انداخت، زیر سنگینی نگاه نافذش له شدم. گفت: «تو؟ تو می‌خواهی مرا امتحان کنی؟» واژه «تو» را چنان محکم بکار برد که از درون خرد شدم. رویش را برگرداند و رفت. هر چه اصرار کردم قبول نکرد که بیشتر بگیرد. بالاخره با وساطت دوستانم و با تقاضای آنان قبول کرد اما با اکراه. وقتی که می‌رفت از پشت سر شبیه مردی بود با قامتی افراشته، دستانی ورزیده، شانه‌هایی فراخ، گام‌هایی استوار و اراده‌ای مستحکم. مردی که معنای سخاوت و بزرگواری را در عمل به من می‌آموخت. جلوی دوستانم خجالت کشیده بودم، جلوی آن مرد کوچک، جلوی خودم، جلوی خدا.

10113
1403/10/07
ابوالقاسم کریمی

گردآوری داستان کوتاه آموزنده-3

مدرسه‌ای دانش‌آموزان را با اتوبوس به اردو می‌برد. در مسیر حرکت، اتوبوس به یک تونل نزدیک می‌شود که نرسیده به آن تابلویی با این مضمون دیده می‌شود: «حداکثر ارتفاع سه متر» ارتفاع اتوبوس هم سه متر بود ولی چون راننده قبلا این مسیر را آمده بود با کمال اطمینان وارد تونل می‌شود اما سقف اتوبوس به سقف تونل کشیده می‌شود و پس از به وجود آمده صدایی وحشتناک در اواسط تونل توقف می‌کند. پس از آرام شدن اوضاع مسئولین و راننده پیاده شده و از دیدن این صحنه ناراحت می‌شوند. پس از بررسی اوضاع مشخص می‌شود که یک لایه آسفالت جدید روی جاده کشیده‌اند که باعث این اتفاق شده و همه به فکر چاره افتادند؛ یکی به کندن آسفالت و دیگری به بکسل کردن با ماشین سنگین دیگر و غیره. اما هیچ کدام چاره‌ساز نبود تا اینکه پسربچه‌ای از اتوبوس پیاده شد و گفت: «راه حل این مشکل را من می‌دانم!» یکی از مسئولین اردو به پسر می‌گوید: «برو بالا پیش بچه‌ها و از دوستانت جدا نشو!» پسربچه با اطمینان کامل می‌گوید: «به خاطر سن کم مرا دست کم نگیرید و یادتون باشه که سر سوزن به این کوچکی چه بلایی سر بادکنک به آن بزرگی می‌آورد.» مرد از حاضر جوابی کودک تعجب کرد و راه‌حل را از او خواست. بچه گفت: «پارسال در یک نمایشگاهی معلم‌مان یادمان داد که از یک مسیر تنگ چگونه عبور کنیم و گفت که برای اینکه دارای روح لطیف و حساسی باشیم باید درون‌مان را از هوای نفس و باد غرور و تکبر و طمع و حسادت خالی کنیم و در این صورت می‌توانیم از هر مسیر تنگ عبور کنیم و به خدا برسیم.» مسئول اردو از او پرسید: «خب این چه ربطی به اتوبوس دارد؟» پسربچه گفت: «اگر بخواهیم این مسئله را روی اتوبوس اجرا کنیم باید باد لاستیک‌های اتوبوس را کم کنیم تا اتوبوس از این مسیر تنگ و باریک عبور کند.» پس از این کار اتوبوس از تونل عبور کرد. خالی کردن درون از هوای کبر و غرور و نفاق و حسادت رمز عبور از مسیرهای تنگ زندگی است.

10113
1403/10/07
ابوالقاسم کریمی

گردآوری داستان کوتاه آموزنده-2

کشاورز فقیری برغاله‌ای را از شهر خرید. همانطور که با بزغاله به سمت روستای خود باز می‌گشت، تعدادی از اوباش شهر فکر کردند که اگر بتوانند بزغاله آن فرد از بگیرند می‌توانند برای خود جشن بگیرند و از خوردن گوشت تازه آن بزغاله لذت ببرند. اما چگونه می‌توانند این کار را عملی کنند؟ مرد روستایی قوی و درشت هیکل بود و این اوباش ضعیف نمی‌توانستند و نمی‌خواستند که به صورت فیزیکی درگیر شوند. برای همین فکر کردند و تصمیم گرفتند که از یک حقه استفاده کنند. وقتی مرد روستایی داشت شهر را ترک می‌کرد یکی از آن اوباش جلوی او آمد و گفت: «سلام، صبح بخیر» و مرد روستایی هم در پاسخ به وی سلام کرد. بعد آن ولگرد به بالا نگاه کرد و گفت: «چرا این سگ را بر روی شانه‌هایت حمل می‌کنی؟» مرد روستایی خندید و گفت: «دیوانه شده‌ای؟ این سگ نیست! این یک بز است.» ولگرد گفت: «نه اشتباه می‌کنی، این یک سگ است و اگر با این حیوان بر روی دوش وارد روستا شوی مردم فکر می‌کنند که دیوانه شده‌ای.» مرد روستایی به حرف‌های آن ولگرد خندید و به راه خود ادامه داد. در راه برای اطمینان خود، پاهای بز را لمس کرد و خیالش راحت شد که حیوان روی دوشش بزغاله است. در پیچ بعدی اوباش دوم وارد عمل شد و دوباره سخنان دوست اوباش خود را تکرار کرد. مرد روستایی خندید و گفت: «آقا این بزغاله است و نه یک سگ.» ولگرد گفت: «چه کسی به تو گفته است که این بزغاله است؟ به نظر می‌رسد کسی سر تو کلاه گذاشته باشد. این یک بز است؟» و به راهش ادامه داد. روستایی بز را از دوشش پایین آورد تا ببیند موضوع چیست؟ اما آن قطعاً یک بزد بود. فهمید هر دو نفر اشتباه می‌کردند اما ترسی در وجودش افتاد که شاید دچار توهم شده است. آن مرد همانطور که داشت به سمت روستای خود برمی‌گشت نفر سوم را دید که گفت: «سلام، این سگ را از کجا خریده‌ای؟» مرد روستایی دیگر شهامت نداشت تا بگوید که این یک بز است. برای همین گفت: «آن را از شهر خریده‌ام.» مرد روستایی پس از جدا شدن از نفر سوم، ترسی وجودش را گرفته بود. با خود فکر کرد که شاید بهتر باشد این حیوان را با خود به روستا نبرد چرا که شاید مورد سرزنش قرار بگیرد. اما از طرفی برای خرید آن حیوان پول داده بود. در همین زمان که دودل بود، اوباش چهارم از راه رسید و به مرد روستایی گفت: «عجیب است! من تا به حال کسی را ندیده‌ام که سگ را بر روی دوش خود حمل کند. نکند فکر می‌کنی که این یک بز است؟» مرد روستایی دیگر واقعاً نمی‌دانست که این حیوان بز است و یا یک سگ. برای همین ترجیح داد خود را از شر آن حیوان خلاص کند. اطراف را نگاه کرد و دید کسی نیست. بز را که فکر می‌کرد دیگر سگ است آنجا رها کرد و به روستا برگشت. ترجیح داد از پول خود بگذرد تا اینکه اهالی روستا او را دیوانه خطاب کنند. با این حقه اوباش‌ها توانستند بز را به راحتی و بدون هیچ گونه درگیری تصاحب کنند. شما روی شانه‌های خود چه چیزهایی حمل می‌کنید؟ آیا به آنها باور دارید؟ چگونه به آن باور رسیده‌اید؟

1094
1403/10/07
ابوالقاسم کریمی

آیا میدانستید/محیط زیست/خشکسالی

1 آیا میدانستید طبق تحقیقات انجام شده توسط پژوهشگران آب و هواشناسی؛ بررسی داده‌های ۳۶ ایستگاه هواشناسی در طول ۴۰ سال نشان می‌دهد که تغییرات اقلیمی، به‌ویژه تغییر دما در دهه‌های اخیر باعث جابه‌جایی و کوتاه و بلندمدت شدن فصل‌ها شده است؟ 2 آیا میدانستید دهه گذشته(۲۰۱۱ تا ۲۰۲۰) گرم‌ترین دهه ثبت شده تاریخ رقم خورده است؟ 3 آیا میدانستید توفان‌های مخرب در بسیاری از مناطق شدیدتر و مکررتر شده‌اند؟ 4 آیا میدانستید اقیانوس‌ها بیشترین گرمای ناشی از گرم شدن کره زمین را جذب می‌کنند.? 5 آیا میدانستید به دلیل تغییرات اقلیمی جهان در حال از دست دادن گونه‌های حیوانات با نرخ ۱۰۰۰ برابر سریع‌تر از هر زمان دیگری در تاریخِ ثبت شده بشر است؟ 6 آیا میدانستید یک میلیون گونه در چند دهه آینده در معرض خطر انقراض قرار دارند؟ 7 آیا میدانستید هر ساله عوامل محیطی جان حدود ۱۳ میلیون نفر را می‌گیرد. 8 آیا میدانستید در طول دهه گذشته(۲۰۱۰ تا ۲۰۱۹)، رویدادهای مرتبط با آب و هوا به طور میانگین سالانه ۲۳.۱ میلیون نفر را آواره کرده‌اند؟ 9 آیا میدانستید در سال ۲۰۱۵، رهبران جهان معاهده بزرگی به نام توافق پاریس را امضا کردند تا معضل تغیرات اقلیمی را کاهش دهند؟(در مورد سرانجام این معاهده ، جالب خواهد بود ، اگر تحقیق کنید) 10 آیا میدانستید فصل به قسمتی از سال گفته می‌شود که بر اثر تکرار منظم یک پدیده معین نجومی یا آب‌وهوایی از قسمت‌های دیگر سال متمایز می‌شود؟ 11 آیا میدانستید در صورت بي‌توجهي به ضرورت كاهش مصرف يا جايگزيني سوخت‌هاي فسيلي با سوخت‌هاي پاك، تا سال 2100 دماي زمين ۳.۷ تا ۴.۸ درجه سانتيگراد افزايش مي‌يابد ؟ همچنین ممکن است سطح آب درياها ۲۶ تا ۸۲ سانت بالاتر بیاید. 12 آیا میدانستید اصلی‌ترین عامل تغییر اقلیم، افزایش گازهای گلخانه‌ای مانند دی‌اکسید کربن (CO2)، متان (CH4) و اکسید نیتروژن (N2O) در جو زمین است. این گازها باعث گرم شدن کره زمین می‌شوند، زیرا تابش خورشیدی را جذب کرده و مانع از بازتابش آن به فضا می‌شوند؟ 13 آیا میدانستید اقیانوس‌ها نه تنها حدود یک چهارم دی‌اکسید کربن تولید بشر را جذب می‌کنند، بلکه حدود ۹۰ درصد گرمای اضافی را نیز به خود می‌کشند؟ 14 آیا میدانستید ایران در شدت مصرف انرژی رتبه یک را در جهان دارد؟ 15 آیا میدانستید 90 درصد انرژی کشور(ایران) از محل سوخت‌های فسیلی تامین می‌شود؟ 16 آیا میدانستید سازمان بهداشت جهانی پیش بینی کرد که حدود ۵ میلیون مرگ اضافی بر اثر تغییرات آب و هوایی بین سال های ۲۰۳۰ تا ۲۰۵۰ میلادی در جهان رخ خواهد داد؟ 17 آیا میدانستید تغییرات اقلیم باعث مهاجرت ۸۰۰ هزار نفر در ایران شده است? 18 آیا میدانستید اتفاق نظر علمیِ چشمگیری در این باره وجود دارد که گرمایش جهانی عمدتاً حاصل عملکرد بشر است ؟ ، ۹۷ درصد دانشمندان متخصص امور اقلیمی به چنین نتیجه‌ای رسیده‌اند. 19 آیا میدانستید به علت تغییرات اقلیمی دمای کشور ما در ۵۰ سال گذشته، افزایش و میانگین سالیانه بارش کاهش یافته است؟ 20 آیا میدانستید در بیش از یک دهه اخیر، ۵۰۰ گونه جانوری را در جهان به دلیل تغییر اقلیم از دست دادیم و نزدیک به ۶۰۰ گونه دیگر در معرض انقراض است؟ ➖➖➖➖ ابوالقاسم کریمی یکشنبه – 8 مهر 1403 ورامین ➖➖➖➖

10137
1403/10/06
ابوالقاسم کریمی

آیا میدانستید_محیط زیست تغیرات اقلیمی_2

1 آیا میدانستید گرمایش جهانی یعنی افزایش مداوم میانگین دمای جهانی و اثرات آن بر سامانه اقلیمی زمین؟ 2 آیا میدانستید طی ۱۰۰ سال گذشته، سیّاره‌ی زمین به‌طور غیرطبیعی حدود ۱ درجهٔ سلسیوس گرم‌تر شده است؟ 3 آیا میدانستید گزارش‌ها حاکی از آن است که ۱۰ مورد از گرم‌ترین سال‌های جهان تنها از سال ۱۹۹۰ تا سال ۲۰۰۷ به ثبت رسیده است ؟ این میزان در ۱۵۰ سال گذشته بی‌سابقه بوده . 4 آیا میدانستید از سال ۱۸۸۰ اندازه‌گیری دمای هوای کرهٔ زمین آغاز شده است؟ 5 آیا میدانستید گفته می‌شود که گرم شدن کرهٔ زمین، در سال ۲۱۰۰ باعث خشکسالی شدید، گرمای سوزان و توفان‌های وحشتناک خواهد شد؟ 6 آیا میدانستید اقلیم میانگین آب و هوای یک مکان در طول سالیان متمادی است؟تغییر اقلیم تغییر در آن شرایط متوسط است. 7 آیا میدانستید اگر اقدامات بیشتری در خصوص جلوگیری از تغییرات اقلیمی صورت نگیرد سیاره زمین تا پایان این قرن بیش از ۲ درجه سانتیگراد گرم تر می شود؟ 8 آیا میدانستید دانشمندان بر این باورند که در صورت عدم اقدام در این قرن، حداقل ۵۵۰ گونه ممکن است بر اثر تغیرات اقلیمی از بین بروند؟ 9 آیا میدانستید اگر نتوان افزایش دما را در ۱.۵ درجه سانتیگراد نگه داشت ، چه اتفاقی به وجود می آید؟ بریتانیا و اروپا در برابر سیل ناشی از بارندگی شدید آسیب پذیر خواهند بود. کشورهای خاورمیانه موج گرمای شدید را تجربه خواهند کرد و زمین های کشاورزی ممکن است به بیابان تبدیل شوند. کشورهای جزیره‌ای در منطقه اقیانوس آرام ممکن است در زیر دریاها ناپدید شوند. بسیاری از کشورهای آفریقایی احتمالاً دچار خشکسالی و کمبود مواد غذایی خواهند شد. شرایط خشکسالی در غرب ایالات متحده محتمل است، در حالی که سایر مناطق شاهد طوفانهای شدیدتر خواهند بود. استرالیا احتمالاً با گرما و خشکسالی شدید درگیر خواهد شد. 10 آیا میدانستید فعالیت‌های مخرب انسانی مهمترین دلیل تغییرات اقلیمی است؟ 11 آیا میدانستید مهم ترین پیامدهای ناشی از تغییرات اقلیمی چیست؟ افزایش مهاجرت ضررهای اقتصادی انقراض و نابودی جانوران بالا آمدن سطح آب دریاها 12 آیا میدانستید غلظت کربن دی اکسید موجود در اتمسفر در 3 میلیون سال اخیر، بی سابقه بوده است ؟ 13 آیا میدانستید 3% کل گازهای گلخانه‌ای که توسط انسان‌ها تولید می‌شود، به دلیل فعالیت‌های مربوط به جنگل‌زدایی است. 14 آیا میدانستید 11% از جمعیت کره زمین، در معرض خطر تغییرات اقلیمی مانند گرما، سیل، طوفان، خشکسالی، افزایش سطح دریاها و… می‌باشند 15 آیا میدانستید جلوگیری از جنگل‌زدایی و بازسازی جنگل‌های آسیب دیده در کل جهان، می‌تواند برای دستکم 80 میلیون نفر اشتغال‌زایی کند؟ 16 آیا میدانستید جلوگیری از جنگل‌زدایی و بازسازی جنگل‌های آسیب دیده در کل جهان، باعث نجات 1 میلیارد نفر از فقر می شود؟ 17 آیا میدانستید تولید برق و گرما با سوزاندن سوخت‌های فسیلی باعث ایجاد بخش بزرگی از انتشار گازهای گلخانه‌ای جهانی می‌شود؟ 18 آیا میدانستید هر ساله حدود ۱۲ میلیون هکتار از جنگل‌ها نابود می‌شود؟ 19 آیا میدانستید تولید مواد غذایی باعث انتشار کربن دی اکسید، متان و سایر گازهای گلخانه‌ای به طرق مختلف می‌شود ؟ که از جمله آنها می‌توان از جنگل‌زدایی و پاکسازی زمین برای کشاورزی و چرای دام، هضم توسط گاو و گوسفند، تولید و استفاده از کود برای رشد محصولات زراعی و استفاده از انرژی برای راه‌اندازی تجهیزات مزرعه یا قایق‌های ماهیگیری که معمولا با سوخت‌های فسیلی کار می‌کنند، نام برد. 20 آیا میدانستید یک درصد ثروتمندترین افراد جهان مجموعاً نسبت به ۵۰ درصد از فقیرترین افراد دنیا انتشار گازهای گلخانه‌ای بیشتری دارند؟ ➖➖➖➖ ابوالقاسم کریمی چهارشنبه – ۴ مهر ۱۴۰۳ ورامین ➖➖➖➖

10109
1403/10/06
ابوالقاسم کریمی

آیا میدانستید های محیط زیست_تغیرات اقلیمی_بخش اول

1 آیا میدانستید تأثیرات دقیق ریزپلاستیک‌ها بر موجودات زنده و محیط زیست تا حدود زیادی برای دانشمندان نامشخص است؟ 2 آیا میدانستید ریز پلاستیک ها اشیایی پلاستیکی هستند که قطرشان کمتر از ۵ میلی‌متر است؟ 3 آیا میدانستید مطالعات صورت‌گرفته در دهه ۱۹۷۰ نشان داد سطح بالایی از ریز پلاستیک ها در اقیانوس اطلس و سواحل ایالات متحده وجود دارد؟ 4 آیا میدانستید هر ساله انسان حدود 400 میلیون تن زباله های پلاستیکی خود را به محیط وارد می نماید؟ 5 آیا میدانستید آلودگی میکرو پلاستیک ها در اقیانوس ها سالانه 4 الی 16 میلیون تن تخمین زده شده است؟ 6 آیا میدانستید در یک مطالعه از 15 برند متفاوت از نمک دریایی نشان داد که به طور میانگین 600 ذره میکروپلاستیک در هر کیلوگرم از نمک های مورد مطالعه وجود داشت؟ 7 آیا میدانستید بین سال های 1950 تا 2015 چیزی در حدود 6300 میلیون تن ضایعات پلاستیکی تولید شد که در این بین مقدار عمده ای از آن (حدود 4900 میلیون تن) در محیط زیست رها گردید؟ 8 آیا میدانستید بیش از 80 درصد آب لوله کشی شهرها در اکثر مناطق جهان با میکروپلاستیک آلوده می باشد؟ 9 آیا میدانستید منشا مهم میکرو پلاستیک ، زباله های بزرگ پلاستیکی، لباس های میکروفیبر، لاستیک ، ذرات کوچک پلی اتیلن موسوم به میکروبید موجود در محصولات لایه بردار و تمیز کننده پوست و حتی خمیردندان است؟ 10 ایا میدانستید ایران جزو ۱۰ کشور اول مصرف‌کننده پلاستیک در جهان است؟ 11 آیا میدانستید هر ایرانی روزانه به‌طور متوسط سه کیسه پلاستیکی مصرف می‌کند که ۹۶ درصد آن‌ها مستقیم وارد سطل‌های زباله می‌شود؟ 12 آیا میدانستید یکی از مخرب‌ترین آسیب‌هایی که میکروپلاستیک‌ها مستقیما به بدن انسان وارد می‌کنند، تحریک هورمون‌هایی است که می‌توانند به غدد سرطانی تبدیل شوند؟ 13 آیا میدانستید کودهای شیمایی کشاورزی یکی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین منبع فعال در تولید میکرو پلاستیک هستند؟ 14 آیا میدانستید دو دسته میکروپلاستیک وجود دارد: اولیه و ثانویه آیا میدانستید میکروپلاستیک‌های اولیه ذرات بسیار ریزی هستند که برای استفاده تجاری طراحی شده‌اند، مانند لوازم آرایشی و بهداشتی، و همچنین میکروالیافی که از لباس‌ها و سایر منسوجات مانند تورهای ماهیگیری می‌ریزند؟ آیا میدانستید میکروپلاستیک‌های ثانویه ذراتی هستند که از تجزیه اقلام پلاستیکی بزرگ‌تر مانند بطری‌های آب به وجود می‌آیند؟ تجزیه میتواند در اثر قرار گرفتن قطعه در معرض عوامل محیطی، عمدتاً تابش خورشید و امواج اقیانوس ایجاد شود. 15 آیا میدانستید در مطالعه ای جدید میزان پلاستیک خورده شده و استنشاق شده توسط مردم در ۱۰۹ کشور جهان مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان می دهد که مردم در بریتانیا و ایرلند پس از چین و مغولستان، بیشترین ذرات میکروپلاستیک را از طریق تنفس به ریه‌های خود می‌فرستند؟ 16 آیا میدانستید بر اساس مقاله‌ای که در ژورنال Environmental Science and Technology Letters منتشر شده است، پژوهشگران اظهار کردند که با انجام مطالعاتی شواهد قابل‌توجهی از میکروپلاستیک‌ها ، در ابرها مشاهده کرده‌اند؟ 17 آیا میدانستید محققان گزارش دادند که موش‌های آزمایشگاهی که از طریق آب آشامیدنی خود در معرض میکروپلاستیک ها قرار گرفته بودند، تعدادی از اندام‌های مختلف شأن بواسطه ذرات پلاستیکی دچار آسیب شده بود؟ 18 آیا میدانستید دانشمندان تخمین می‌زنند که افراد به طور متوسط هر هفته پنج گرم ذرات میکروپلاستیک، تقریباً به اندازه پلاستیک موجود در کارت اعتباری می‌خورند.؟ 19 آیا میدانستید محققان دریافته اند میکروپلاستیک‌ها میتوانند از روده به بافت‌های کبد، کلیه و حتی مغز راه پیدا کنند؟ 20 آیا میدانستید میکروپلاستیک‌ها در بیش از ۱،۳۰۰ گونه جانوری، از جمله ماهی‌ها، پستانداران، پرندگان و حشرات شناسایی شده‌اند. 21 آیا میدانستید بر اساس تحقیقی که درسال ۲۰۱۹ میلادی در کانادا انجام شد، انسان‌ها سالانه تا ۵۲ هزار ذره میکروپلاستیک مصرف می‌کنند؟ 22 آیا میدانستید تحقیقی که در سال ۲۰۲۳ میلادی توسط محققان دانشگاه نبراسکا‌-لینکلن انجام شد، نشان داد که در هر سانتی‌متر مربع از برخی از غذاهای بسته‌بندی شده در ظروف پلاستیکیِ دارای برچسب «ایمن در مایکروویو» تا ۴ میلیون میکروپلاستیک وجود دارد؟ ➖➖➖➖ ابوالقاسم کریمی شنبه 31 شهریور 1403 ورامین ➖➖➖➖

10102
1403/10/06
تعداد موارد
gharareSabz logo

قرار سبز می تونیم از خودمون بگیم و با افراد دیگه ای که دغدغه اجتماعی دارند، آشنا بشیم. گفت و گو کنیم تا شاید بتونیم در کنار هم، برای توسعه پایدار مردم ایران یه کاری بکنیم. با توسعه ارتباطات میان فعالان و کنشگران اجتماعی، نهاد های دولتی، سازمان ها و همچنین کسب و کارها، اکوسیستمی کامل و پویا می‌سازد تا تامین مالی پروژه‌های اجتماعی با تکیه بر ارزش‌های ذاتی خود و مسئولیت اجتماعی ذینفعان انجام گیرد.

نشانی: تهران - سه‌راه طالقانی - خیابان خواجه نصیر - پلاک 288 - واحد 16

02177607436info@gharaaresabz.com

طراحی شده توسطشرکت برنامه نویسی طوبی